ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اگر کسی بتواند بر خودش تسلط پیدا کند بزرگترین پیروزی ها را به دست آورده و بر همه امور امیر خواهد بود. به همان اندازه که تسلط بر خود داشتن احاطه و اشراف داشتن به همه امور جهان شناخته می شود، رهایی از خویشتنِ خویش نیز رها شدن از همه امور و از همه قیود شناخته خواهد شد. شاعر عارف به همین مسئله اشاره کرده آنجا که می گوید:
تو را با حق آن آشنایی دهد/که از دست خویشت رهایی دهد
رهایی از خویشتن خویش، نابودی و معدوم شدن نیست؛ بلکه رسیدن به حقیقت و آشنا شدن با حق است. رهایی از خویش و خالی شدن از خود از شرایط تفکر درست و اندیشیدن بهنجار شناخته می شود. آنگاه که انسان از خود خالی می شود ندای هستی به گوش او می رسد و در اختیار آن ندا قرار می گیرد. این همان مرحله ای است که در این جمله به بیان می آید: «خود راه بگویدت که چون باید رفت»
اگر می خواهید خطاب حق تعالی را بشنوید باید از قید و بند حواس ظاهر و عقل جزئی دنیا طلب رها شوید . [ منظور بیت : از قید و بند مقتضیات جسمانی و نفسانی ، خود را رها کنید تا لیاقت آن یابید که به سوی حق تعالی رجوع کنید ] .